آخرین جمعه شهریور گرم
سلام عسلای مامان : دیروز آخرین جمعه فصل تابستان بود میخواستم بیشتر به امیر خوش بگذره شب قبلش که پنجشنبه بود رفته بودیم عروسی پسر عموم علی جون چالوس خیلی به امیر گلم خوش گذشت چون یکسره با بچه ها مشغول بازی بود و اصلا هم نذاشت ازش عکس بگیرم ساعت 5 صبح بود که رسیدیم خونه تا یه کم استراحت کردیم ظهر شد بعدش هم طبق قولی که به امیر خان دادم بردمش پارک البته اول یه سر به دایی میلاد زدیم نفس عزیزم خواب بود امیر هر کاری کرد بیدار بشه با خودمون ببریمش نشد بنابراین من و مامان نسرین و رها به همراهی امیر ووروجک رفتیم پارک امیر خانمان کلی بازی کردند و جیب مبارک بنده را خالی اما بهش خوش گذشت و ما به همین راضی هستیم بقیه اش اصلا مهم نیست .البته باز ه...
نویسنده :
مامان مریم
15:52